ده یک

/dahyek/

    one tenth
    tithe
    one-tenth

مترادف ها

tithe (اسم)
عشر، ده یک، عشریه، عشر دهنده

tenth (اسم)
عشر، ده یک، عشریه

پیشنهاد کاربران

ده یک گرفتن: به اندازه ی یک دهم مالیات گرفتن
( ( چو دشمن خر روستائی برد
ملک باج و ده یک چرا می خورد ) )
یعنی: وقتی که دشمن الاغ روستایی را می دزدد، پس برای چه پادشاه مالیات می گیرد؟