دندانه دار

/dandAnedAr/

    jaggy
    ragged
    saw-toothed
    serrate
    jagged

فارسی به انگلیسی

دندانه دار بریدن
pink

دندانه دار کردن
indent, notch, snick

دندانه دار کردن چوب خط
nick

دندانه دار کردن دیوار دژ و قصر
crenelate

مترادف ها

laciniate (صفت)
شکافته، چاک دار، دندانه دار، حاشیه دار

jagged (صفت)
نا هموار، دندانه دار، مضرس

dentate (صفت)
دندانه دندانه، دندانه دار، مضرس

serrated (صفت)
دندانه دار

toothy (صفت)
دندانه دار، دارای دندان مضرس، دندان نما

denticulate (صفت)
دندانه دار، گنکره دار

denticulated (صفت)
دندانه دار، مضرس، گنکره دار

pectinate (صفت)
دندانه دار، شانه ای، شانه دار

pectinated (صفت)
دندانه دار، شانه ای، شانه دار

پیشنهاد کاربران

ذوالتشاریف. [ ذُت ْ ت َ ] ( ع ص مرکب ) کنگره دار. با بریدگیها. دارای دندانه ها. صاحب کنگره ها و شرفه ها، از برگ و مانند آن.
خیاره دار. [ رَ / رِ ] ( نف مرکب ) چیزی که پهلوهای بسیار داشته باشد. ( آنندراج ) . کنگره دار. دندانه دار. ( یادداشت مؤلف ) :
اگر بفکر کمندت فتد خیال چمن
خیاره دار بروید کدو بفصل بهار.
اشرف ( از آنندراج ) .
...
[مشاهده متن کامل]

خیاره دار نماید ز بس که موج شکست
فشرده همچو خیاری دلم ز هر سویش.
محمدقلی سلیم ( از آنندراج ) .

زیگزاگ