دندان گرفتن ؛ بوسه گرفتن. ( از آنندراج ) :
ز لعل یار دندانی گرفتم
حیاتی یافتم جانی گرفتم.
خسروی.
چند دندان به جگر غوط دهم بخت کجاست ؟
که بگیرم ز لب لعل تو دندانی چند.
باقر کاشی.
ز لعل یار دندانی گرفتم
حیاتی یافتم جانی گرفتم.
خسروی.
چند دندان به جگر غوط دهم بخت کجاست ؟
که بگیرم ز لب لعل تو دندانی چند.
باقر کاشی.