invert
فارسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
به رو درافتادن ؛ دمرشدن. ( یادداشت بخط مؤلف ) .
دُمرُو.
برساخته بر اساس واژه "پِیرو" برای اشاره به کسی که کورکورانه از اندیشه ایی/شخصی/گروهی می پِیرَوَد
برساخته بر اساس واژه "پِیرو" برای اشاره به کسی که کورکورانه از اندیشه ایی/شخصی/گروهی می پِیرَوَد
درگویش تاتی دَمَرِو ( damarav ) به دور دهان گفته میشود.
به رو خوابیده، خوابیدن شیطانی، برعکس خوابیده.