دمدمی مزاج

/damdamimezAj/

    capricious
    fickle
    irresolute
    variable
mercurial

مترادف ها

flighty (صفت)
خل، دمدمی مزاج، بوالهوس، متلون المزاج

erratic (صفت)
سرگردان، متغیر، دمدمی مزاج، نامنظم، متلون

capricious (صفت)
هوس باز، دمدمی مزاج، بوالهوس، لوس

pliant (صفت)
دمدمی مزاج، نرم، تاشو، خم شو، راضی شو، زود راضی شو

پیشنهاد کاربران

کسی که حالتش مداوم عوض میشه و ثبات خلقی و رفتاری نداره
یکجور اشاره عامیانه و سنتی به اختلال دوقطبی
ی معنی هایی نوشتید که هرکدوم ی تفسیر نامه لازم دارن
دمدمی مزاج به انگلیسی => Mood swings
بی ثبات در رأی و نظر
این افراد شناختی درست از توانایی ها و علایق خود ندارند و به سرعت تغییر اخلاق و کنش می دهند.