دم به دم


    frequently
    momentarily
    momently
    frequent

فارسی به انگلیسی

دم به دم یا دمبدم
every moment, incessantly

پیشنهاد کاربران

نفس به نفس
لمحه به لمحه
لحظه به لحظه
پی در پی
هر وقت
همیشه
پی درپی، ثانیه به ثانیه
لحظه به لحظه پی در پی
دَم به دَم:آرام آرام_لحظه به لحظه
لحظه به لحظه
دقیقه به دقیقه
دم به دم: لحظه به لحظه ، پیاپی.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۸۳ ) .

[گویش کردی ]سینه به سینه،
سریع، لحظه به لحظه، پی در پی، به طور پیوسته، مداوم، مدام، پشت سر هم
پی در پی
لحظه به لحظه، کم کم

دقیقه به دقیقه
لحظه به لحظه
کم کم
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)