دلواپس بودنdread, trembleدلواپس سازیperturbationدلواپس شدنworryدلواپس کردنalarm, cloud, oppress, perturb, worryدلواپس کنندهanxious, qualmish, worrisome
anxious (صفت)بیمناک، مشتاق، ارزومند، دلواپس، اندیشناکsolicitous (صفت)مواظب، نگران، مشتاق، ارزومند، دلواپس، مایل
دل نگران. [ دِ ن ِ گ َ ] ( ص مرکب ) مضطرب پریشان حواس. که ترسد و نداند چون شود از نیک و بد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . چشم براه. منتظر. ( ناظم الاطباء ) . مشوش سخت منتظر :کشته غمزه خود را به زیارت دریابزآنکه بیچاره همان دل نگرانست که بود. حافظ. || ملول. اندوهگین. ( ناظم الاطباء ) .مضطرب الاحوالپریشان حال، مضطرب، دلهرهناراحت، نگران ، پریشانپریشان، سراسیمه، مشوش، مضطرب، ناراحت، نگراننگران . حیراندل شوره داشتن، نگرانی، مشوشنگران+ عکس و لینک