دلسوزی

/delsuzi/

    compassion
    conscientiousness
    mercy
    pity
    sympathy

فارسی به انگلیسی

دلسوزی نسبت به خود
self-pity

دلسوزی کردن
commiserate, pity, sympathize

مترادف ها

sympathy (اسم)
عاطفه، عطف، علاقه، همدمی، دلسوزی، همدردی، همفکری، رقت

compassion (اسم)
شفقت، رحم، دلسوزی، غمخواری

ruth (اسم)
شفقت، رحم، دلسوزی، تاسف

tendresse (اسم)
شفقت، دلسوزی، رقت

commiseration (اسم)
ترحم، دلسوزی، تسلیت، اظهار تاسف

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
واژه ی دلسوزی از ریشه ی واژه ی دلسوزه فارسی هست
دلسوزیدلسوزیدلسوزیدلسوزیدلسوزی
دلسوزی کردن برای کسی ، ترحم و مهربانی کردن نسبت به کسی
رحم کردن ، مورد توجه قرار دادن
مهربانی