طبعنواز. [ طَ ن َ ] ( نف مرکب ) مهربان . دمساز. سازگار. دلخواه : گر نفسی طبعنواز آمدی عمر ببازی شده بازآمدی . نظامی . طبعنوازان و ظریفان شدند با که نشینی که حریفان شدند. نظامی . ... [مشاهده متن کامل]
چون سخن گفته شد به رفق و به راز سخن دلفریب طبعنواز. نظامی . چند از آن داستان طبعنواز گفت و آن نازنین شنید بناز. نظامی .