دل بازیافتن ؛ دلجویی. استمالت. به دست آوردن دل : حاجب رفت تا دل خواجه باز یابد. . . تا دل خواجه تباه نشود. ( تاریخ بیهقی ) .
استمالت
تسلی، عطوفت، ملاطفت، مهربانی، ناز، نواخت، نوازش
نواخت
دلداری، تسلی دادن
فرافکنی
تلاش برای کاستن ناراحتی و نگرانی شخصی که از ما. یا از غیر ما ناراحت شده . دلجویی میتواند به صورت کلامی باشد یا با عملکردی موجب شادی و کاهش ناراحتی را فراهم آورد