دلاله


    procuress
    fixer
    matchmaker

فارسی به انگلیسی

دلاله محتاله
hag

مترادف ها

procuress (اسم)
دلاله، زن دلال محبت

پیشنهاد کاربران

مهم ساز. [ م ُ هَِ / م ُ هَِ م م ] ( نف مرکب ) کارساز. || در اصطلاح لوطیان ، مفعول . || در اصطلاح لوطیان ، دلال زنان . ( آنندراج ) .
واژه ای جنوبی به معنی محبوب، دوست داشتنی
دلاله پر منطقه ما به معنای عزیز و دلبر هست و کلی با نظرات دوستان فرق داره
( قوادة ) قوادة. [ ق َ دَ ] ( ع ص ) زنی را گویند که به جاها رود و زنان بجهت مردان بهم رساند، و مرد این کاره را کس کش گویند. ( برهان ) . رجوع به قَوّادة شود.
قوادة. [ ق َوْ وا دَ ] ( ع ص ) زن قواد. و در فارسی بدون تشدید واو بکار رود بمعنی زن جاکش یعنی آنکه برای مردان زن فاحشه آورد. ( از ناظم الاطباء ) . رجوع به قواد شود.
...
[مشاهده متن کامل]

لنبان. [ لَم ْ ] ( ص ، اِ ) زنی را گویند که از قحبگی و فاحشگی گذشته به قیادت و قوادگی مشغول باشد. یعنی کنیزها و دخترخانها به هم رساند و به قحبگی اندازد. ( برهان ) . صاحب آنندراج گوید: لنبان ترکیبی است از لَن به معنی آلت تناسل رجال و دیگر بان که افاده معنی محافظ و نگهبان و مراقب کند :
...
[مشاهده متن کامل]

ملامتشان مرا میداشت گفتی
چو مهمانی به بنگاه عروسان
به خود گفتم عجب نبود که نفرت
کنند از صحبت لنبان لبیبان.
نزاری.

Dalaala دَلالهَ در زبان بلوچی به معنی نازنین ٬ ناز است