درست بینی
تیزبینی
تیزبینی
درست نگری
درست بینی
دقت: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
آدر ādar ( سنسکریت: ādara )
نیک نگری،
نیک نگریستن= دقت کردن
Precision
سلیم
دقت: واژه ای اربی و برابری اش ژرفنگری در فارسی ست.
attentiveness. . ارادت. . دکتر حسن هناره
واژه دقت
معادل ابجد 504
تعداد حروف 3
تلفظ deqqat
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: دقّة]
مختصات ( دِ قَّ ) [ ع . دقة ] ( اِمص . )
آواشناسی deqqat
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی هوشیار
ژرف، وریا
بهترین واژه برای دقیق و دقت
دقیق = مویی
دقت = موییک
با دقت بالا = با مویک بالا
موییکار = با دقت بالا در کار
نزومانش= دقت= سنجیدگی، ریزبینی، تیزنگری، ژرف نگری، موشکافانه،
باریک بینی، ژرف بینی
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
... [مشاهده متن کامل]
نویسنده: # امیرمسعودمسعودی مسعودلشکر نجم آبادی
# آسانیک گری
# asanism
# asaniqism
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر
سنجیدگی
امعان، امعان نظر، تدقیق، تمرکزفکر، توجه، غوررسی، کنجکاوی، مداقه، مراقبت، نکته بینی، وسواس
دقت Precision تفاوت میان نتایج حاصل از چند اندازه گیری متوالی نسبت به یکدیگر است نه نسبت به میزان واقعی.
نکته : تعریف درستی ( Accuracy ) و دقت ( Precision ) با یکدیگر متفاوت است.
نزومانی، تقک
ریزبینی
در پهلوی " نزومانش " از بن نزومانیدن ، نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
نزومان = دقیق
نزومانیدن = دقت کردن
پارن نزومانش = دقت کامل
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)