to give vengeance to ones anger or other feelings, to get athing off ones chest
دق دل را خالی کردن
unbosom
پیشنهاد کاربران
دق دل ، دق دلی ؛در اصطلاح عامیانه ، عقده دل. غصه. ( از فرهنگ فارسی معین ) . کینه. دلخوری. دشمنی. با کسی عداوت پنهانی و کینه دیرین داشتن. ( از فرهنگ لغات عامیانه ) .