دفعه

/daf~e/

    time
    sitting
    stretch

فارسی به انگلیسی

دفعه دیگر
next time, again

دفعه یا بار
time

پیشنهاد کاربران

ببینید دزدیدن کلمات فارسی اینجوری انجام میشه tap کلمه فارسیه بمعنی تپش ضربه آرام که در متل ها هم هست که بچه ها میگن تپ تپ خمیر. . . یعنی ضربه به خمیر ولی عذرا خانم ضربه وزهرشو کشید و وارد ترکمنها کرد و
...
[مشاهده متن کامل]
کلمه تپه همون دپو کردن و روی هم ریختن وجمع شدنه که درمرحله دوم ایشالا میاد وتپه را چون ترکها تاپا میگن میگه ترکیه حتما چون دو ضربیه

بار = وین ، گَزَک ، کَش
دفعه، بار=گاه
گزک، واره، کش
بار ، مرتبه
در لری بختیاری
یه کِرَت دی: یک بار/دفعه دیگر
دو کِرَت: دو بار/دفعه
( گِل ) gel - به معنی بار و دفعه در زبان لری قسمتی از لرستان و ملایر و نهاوند ،
نوبه
تپه ( کلمه ی ترکی با تلفظ آذربایجانی ) ، دفعه با تلفظ ترکمن ها برای کلمه ی تپه، یک دفعه، دودفعه. . . . . . بعضا کلمات ترکی را با حروف مخصوص عربی مینویسند ( ح ع ث ص ض ذ ط ظ ) تا ماترکها فکرکنیم آن کلمات عربی هستند.
بار، مرتبه، مرحله، نوبت، وهله، مر
مر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)