دغل

/daqal/

    cheat
    cunning
    deceitful
    devious
    dishonest
    fraudulent
    double-crosser
    fake
    faker
    false
    shark
    tortuous
    wide boy
    fraud
    adulteration
    base

فارسی به انگلیسی

دغل زدن
fake

دغل کار
mountebank, cheat, double-dealer, fraudulent, impostor, fake, mposter, quack, roguish, slippery, hustler

دغل کاری
manipulation, bad faith, deceitfulness, dishonesty, false pretenses, fraud, imposture, sham, trickery, trickiness, skulduggery, trimming

دغل کاری کردن
manipulate
fake, falsify, juggle

مترادف ها

limmer (اسم)
ناقلا، دغل، زن هرزه، کلاش، زن سبک سر، ادم رذل، زن جلف، بچه بد ذات یا شیطان

dishonest (صفت)
متقلب، نا درست، دغل، بی شرف، بی همه چیز، تقلبامیز

behindhand (صفت)
کهنه، عقب مانده، بی خبر از رسوم، مادون، دغل

پیشنهاد کاربران

در لری به معنای حیله گری یا مثلا کسی که حیله گر هست بهش میگیم دغل باز
حقه باز ـ کلک
" این دغل دشمنان که می بینی ،
دوستانند گرد شیرینی.
شهرام "
دَغَل
گویا دَغَل آمیخته ای باشد از : دَغ - اَل
دَغ شاید همان کَله بی مو یا زمین خشک و بی آب و گیاه باشد. گُمان می رود مینه ی فَریبکار کسی است که کارهایش مانند سَر بی مو یا زمین خشک سود و هود یا هوده ای ندارد.
...
[مشاهده متن کامل]

پسوند - اَل شاید در پارسی باستان همان - اَرِ زاب یا صفت بوده باشد .
می توان از دَغ کارواژه ی : دَغیدَن و دَغاندَن را برساخت.

دغل همان دگل پهلوی بوده ک در گذر زمان شده دغل
پدر سوخته ، کسی که عامدانه و عمدی و آگاهانه و با هدف فریب دادن قدم بر می دارد و هدفش کلاه گذاشتن و اذیت کردن سر طرف مقابلش است.
حیله گر فریبکار
فریبکاری، مکر، مکار
بدکار، درست کار نبودن
حیله گر. تنبل
چاچول باز - کلک - ناقلا

حقه باز٬شیاد
کلاههبردار
کوتاه همتی
نیرنگ
بزهکاری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)