منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی واژه ی دشنه از ریشه ی واژه ی دشن فارسی هست
آقای محمدرضا طباطبایی خنجر عربیده شده ی خونگر است، ربطی به خنج ندارد
دشن به پهلوی به معنی راست است. دشنه به معنی کارد وخنجر راست است. دشنه در ترکی دخیل است. تیشه هم از ریشه تاشیدن و تراشیدن است و ابزار تراشیدن است. خنجر کارد خمیده و از ریشه خنج به معنای تیز است. اگر دو ... [مشاهده متن کامل]
واژه همانند در دو زبان باشد احتمال زیاد از زبان قدیمی تر و با پشتوانه فرهنگی غنی تر به زبان دیگر وارد شده. م. طباطبایی
واژه دشنه معادل ابجد 359 تعداد حروف 4 تلفظ dešne نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: dašnak] مختصات ( دَ یا دِ نِ ) ( اِ. ) آواشناسی deSne الگوی تکیه WS شمارگان هجا 2 منبع لغت نامه دهخدا ... [مشاهده متن کامل]
فرهنگ فارسی عمید فرهنگ فارسی معین فرهنگ فارسی هوشیار واژگان مترادف و متضاد
دشنه کلمه ای تورکی بوده و از فعل دشمق به معنی سوراخ کردن گرفته شده است دش بن فعل بوده و دشن اسم فاعلی به معنی سوراخ کننده است و به صورت دشنه وارد فارسی شده است
خنجر کوچک. . . .
دیشب
دشنه: دشنه در پهلوی دشنک dašnag بوده است . ( ( به دست اندرش آبگون دشنه بود به خون پری چهرگان تشنه بود ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 319. )