آواز دشتی یکی از آوازهای موسیقی ایرانی است و از ملحقات دستگاه شور دانسته می شود. آواز دشتی احتمالاً برگرفته از منطقهٔ دشتستان است ( که امروزه در استان بوشهر قرار دارد و با استان فارس مجاورت دارد ) . با این حال برخی از گوشه های این آواز شباهت های فراوانی با موسیقی شمال ایران و به ویژه گیلان دارد.
... [مشاهده متن کامل]
از بین آوازهایی که جزء متعلقات دستگاه شور تلقی می شوند، دشتی بیشترین نزدیکی را با این دستگاه دارد. در آواز دشتی بر درجهٔ پنجم دستگاه شور تأکید می شود و این نت را نت شاهد آواز دشتی به حساب می آورند. این نت همچنین نت متغیر است و گاه یک ربع پرده بم تر می شود که سبب تمایز آواز دشتی از گوشهٔ حجاز ( که در آواز ابوعطا به کار می رود ) می شود. درجهٔ سوم شور، نت ایست آواز دشتی دانسته می شود و خاتمهٔ آواز دشتی نیز معمولاً در نت پایه شور است.
در برخی ردیف ها گوشهٔ عشاق به عنوان اوج آواز دشتی ذکر شده است، اما از دید برخی، عشاق متعلق به دستگاه نوا است و استفاده از آن در آواز دشتی نوعی پرده گردانی تلقی می شود. بسیاری از ترانه ها و لالایی های محلی در ایران در آواز دشتی هستند. این آواز به طور سنتی بسیار غم انگیز است و حتی گوشه ای به نام «غم انگیز» نیز در ردیف این آواز وجود دارد. از این آواز در تعزیه بسیار استفاده می شود که هم به دلیل حس غم انگیز آن و هم به دلیل گوش آشنا بودن دشتی در فرهنگ موسیقی محلی ایران است. با این حال در دوران معاصر، قطعات زیادی در دشتی ساخته شده اند که حالت غم انگیز و سوزناک ندارند و برعکس وجدآور یا حماسی هستند که سرود مشهور «ای ایران» از جملهٔ آن هاست.
در رساله های موسیقی پیش از دوران قاجار، اسمی از آواز دشتی نیامده است. در کلیات یوسفی نیز که در دورهٔ فتحعلی شاه قاجار نوشته شده، اسمی از دشتی برده نشده است. اما فرصت شیرازی در بحورالالحان ( تألیف شده در اواخر دورهٔ قاجار ) نام دشتی را میان متعلقات دستگاه شور آورده است، لذا حدس زده می شود که نامگذاری این آواز در این دوره رخ داده باشد، به خصوص که در تحول مقام به دستگاه نیز تقسیم بندی دستگاهی که امروزه رایج است ( شامل هفت دستگاه و پنج آواز ) به همین دورهٔ تاریخی نسبت داده می شود. ژان دورینگ دشتی را یکی از نواهای قدیمی موسیقی ایرانی می داند که تا مدت ها نام خاصی نداشته است.
به نظر می رسد که آواز دشتی ریشه در منطقهٔ دشتستان در جنوب ایران داشته باشد. دورینگ نیز از یوسف فروتن چنین نقل می کند که دشتی از منطقهٔ بوشهر به ردیف آورده شده است. سوای نام خود این آواز، نام برخی از گوشه های آن ( نظیر «حاجیانی» و «بیدکانی» که نام نوعی آواز محلی در منطقهٔ بوشهر هم هستند ) به عنوان سندی برای این مدعا ذکر شده است. با این حال، برخی از گوشه های آواز دشتی شباهت فراوانی با موسیقی شمال ایران ( به خصوص موسیقی گیلان ) دارد. این امر موجب شده که برخی شکل گیری آواز دشتی را نه به شمال و نه به جنوب ایران، بلکه به تهران ( پایتخت ایران در دوره قاجار، که مرکز گردهمایی موسیقی دانان آن زمان نیز بود ) نسبت دهند. با این حال، برخی از ردیف دانان معتقدند که گوشه هایی نظیر «دیلمان» و «طبری» که برگرفته از موسیقی گیلان ( به ویژه منطقهٔ دیلمان ) و مازندران هستند بعداً توسط ابوالحسن صبا به آواز دشتی اضافه شده و توسط دیگر ردیف دانان ( از جمله محمود کریمی ) تکرار گشته تا آن که امروزه جزئی از آواز دشتی دانسته می شود. همچنان که از نام گوشهٔ «چوپانی» برمی آید، آواز دشتی بین چوپان ها نیز رایج است و بسیار پیش می آید که آنان قطعه ای در دشتی را با نی بنوازند.

... [مشاهده متن کامل]
از بین آوازهایی که جزء متعلقات دستگاه شور تلقی می شوند، دشتی بیشترین نزدیکی را با این دستگاه دارد. در آواز دشتی بر درجهٔ پنجم دستگاه شور تأکید می شود و این نت را نت شاهد آواز دشتی به حساب می آورند. این نت همچنین نت متغیر است و گاه یک ربع پرده بم تر می شود که سبب تمایز آواز دشتی از گوشهٔ حجاز ( که در آواز ابوعطا به کار می رود ) می شود. درجهٔ سوم شور، نت ایست آواز دشتی دانسته می شود و خاتمهٔ آواز دشتی نیز معمولاً در نت پایه شور است.
در برخی ردیف ها گوشهٔ عشاق به عنوان اوج آواز دشتی ذکر شده است، اما از دید برخی، عشاق متعلق به دستگاه نوا است و استفاده از آن در آواز دشتی نوعی پرده گردانی تلقی می شود. بسیاری از ترانه ها و لالایی های محلی در ایران در آواز دشتی هستند. این آواز به طور سنتی بسیار غم انگیز است و حتی گوشه ای به نام «غم انگیز» نیز در ردیف این آواز وجود دارد. از این آواز در تعزیه بسیار استفاده می شود که هم به دلیل حس غم انگیز آن و هم به دلیل گوش آشنا بودن دشتی در فرهنگ موسیقی محلی ایران است. با این حال در دوران معاصر، قطعات زیادی در دشتی ساخته شده اند که حالت غم انگیز و سوزناک ندارند و برعکس وجدآور یا حماسی هستند که سرود مشهور «ای ایران» از جملهٔ آن هاست.
در رساله های موسیقی پیش از دوران قاجار، اسمی از آواز دشتی نیامده است. در کلیات یوسفی نیز که در دورهٔ فتحعلی شاه قاجار نوشته شده، اسمی از دشتی برده نشده است. اما فرصت شیرازی در بحورالالحان ( تألیف شده در اواخر دورهٔ قاجار ) نام دشتی را میان متعلقات دستگاه شور آورده است، لذا حدس زده می شود که نامگذاری این آواز در این دوره رخ داده باشد، به خصوص که در تحول مقام به دستگاه نیز تقسیم بندی دستگاهی که امروزه رایج است ( شامل هفت دستگاه و پنج آواز ) به همین دورهٔ تاریخی نسبت داده می شود. ژان دورینگ دشتی را یکی از نواهای قدیمی موسیقی ایرانی می داند که تا مدت ها نام خاصی نداشته است.
به نظر می رسد که آواز دشتی ریشه در منطقهٔ دشتستان در جنوب ایران داشته باشد. دورینگ نیز از یوسف فروتن چنین نقل می کند که دشتی از منطقهٔ بوشهر به ردیف آورده شده است. سوای نام خود این آواز، نام برخی از گوشه های آن ( نظیر «حاجیانی» و «بیدکانی» که نام نوعی آواز محلی در منطقهٔ بوشهر هم هستند ) به عنوان سندی برای این مدعا ذکر شده است. با این حال، برخی از گوشه های آواز دشتی شباهت فراوانی با موسیقی شمال ایران ( به خصوص موسیقی گیلان ) دارد. این امر موجب شده که برخی شکل گیری آواز دشتی را نه به شمال و نه به جنوب ایران، بلکه به تهران ( پایتخت ایران در دوره قاجار، که مرکز گردهمایی موسیقی دانان آن زمان نیز بود ) نسبت دهند. با این حال، برخی از ردیف دانان معتقدند که گوشه هایی نظیر «دیلمان» و «طبری» که برگرفته از موسیقی گیلان ( به ویژه منطقهٔ دیلمان ) و مازندران هستند بعداً توسط ابوالحسن صبا به آواز دشتی اضافه شده و توسط دیگر ردیف دانان ( از جمله محمود کریمی ) تکرار گشته تا آن که امروزه جزئی از آواز دشتی دانسته می شود. همچنان که از نام گوشهٔ «چوپانی» برمی آید، آواز دشتی بین چوپان ها نیز رایج است و بسیار پیش می آید که آنان قطعه ای در دشتی را با نی بنوازند.

دشتی: کنایه از بامدادان و هنگام آغاز کار است. چنان که فی المثل کاسبی به مشتری مزاحم خویش گوید:
اول دشتی ما را کمتر اذیت کن!
فرهنگ لغات عامیانه | محمدعلی جمال زاده
اول دشتی ما را کمتر اذیت کن!
فرهنگ لغات عامیانه | محمدعلی جمال زاده
من خودم پدر و مادرم و تمام نیاکانم اهل دشتی هستند و ما لر نیستیم.
گویشمان هم مانند لری از پهلوی ساسانی منشعب شده و به این دلیل شباهت هایی دارد.
به آقای ایمان دشتی که گمانم یک لر متعصب هست وگمان نکنم اهل دشتی باشد منفی دادم تا شایعه درست نکند.
گویشمان هم مانند لری از پهلوی ساسانی منشعب شده و به این دلیل شباهت هایی دارد.
به آقای ایمان دشتی که گمانم یک لر متعصب هست وگمان نکنم اهل دشتی باشد منفی دادم تا شایعه درست نکند.
دوست عزیز من خودم از دشتی هستم ما لر نیستیم.
اما گویشمان چون مانند عرب از پهلوی ساسانی منشعب شده تا حدی نزدیک هست.
ما یکی از گروههای قومی قوم پارس باستان هستیم. لر ها گروه قومی دیگری از قوم پارس باستان.
... [مشاهده متن کامل]
به هر حال انشعاب در همه اقوام هست .
آنگلوساکسون های ساکن انگلیس هم یک قوم منشعب از اقوام ژرمن هستند همانگونه که ساکسون ها یا وستفالی های آلمان یا هلندی ها یا سوابین در آلمان همگی از شاخه های اقوام ژرمن بوده و هستند. از این دست مثال بسیار هست.
امروزه ادعاهای خنده داری گاهی درباره اصالت یک قو توسط برخی افراطی های آن اقوام مطرح میشود که میخواهند خود را پیش از نیاکانشان بدانند و یا ادعا کنند که آنها همان قوم باستانی بودهاند که در واقع نیاکانشان هستند ولی بعد معلوم نیست چگونه نام قومیتشان تغییر کرده به چیزی غیر از آن نام قوم باستانی؟
اما گویشمان چون مانند عرب از پهلوی ساسانی منشعب شده تا حدی نزدیک هست.
ما یکی از گروههای قومی قوم پارس باستان هستیم. لر ها گروه قومی دیگری از قوم پارس باستان.
... [مشاهده متن کامل]
به هر حال انشعاب در همه اقوام هست .
آنگلوساکسون های ساکن انگلیس هم یک قوم منشعب از اقوام ژرمن هستند همانگونه که ساکسون ها یا وستفالی های آلمان یا هلندی ها یا سوابین در آلمان همگی از شاخه های اقوام ژرمن بوده و هستند. از این دست مثال بسیار هست.
امروزه ادعاهای خنده داری گاهی درباره اصالت یک قو توسط برخی افراطی های آن اقوام مطرح میشود که میخواهند خود را پیش از نیاکانشان بدانند و یا ادعا کنند که آنها همان قوم باستانی بودهاند که در واقع نیاکانشان هستند ولی بعد معلوم نیست چگونه نام قومیتشان تغییر کرده به چیزی غیر از آن نام قوم باستانی؟
دشتی نوعی موسیقی زیبا محلی است که اکثر چوپانان استفاده میکنند یا به نوعی چاوشی میخوانند و موسیقی است که در دشت ها افراد محلی با نی می خوانند و بسیار زیبا و دل نشین است . یا علی صلوات
شهرستان دشتی در استان بوشهر
با لهجه لری صحبت می کنند
با لهجه لری صحبت می کنند
دشتی نام سرزمین زیبا وسرسبز دردوران سلجوقیان بوده