دش

/doS/

    mis-
    dys-

فارسی به انگلیسی

دش اوایی
dysphonia

دش پروری
dystrophy

دش رفتاری
misconduct

دش رویش
dystrophy

دش گواری
dyspepsia

پیشنهاد کاربران

آشنایی با پیشوندهای " هو - " و " دُش - /دژ - ":
پیشوندهایِ " هو - " و " دُش - " پادواژه یِ ( =متضادِ ) یکدیگر هستند.
اگر واژه ای را که پس از این دو پیشوند می آید، با " X " نشان دهیم، آنگاه " هو - X " به معنایِ " X خوبی داشتن" است و " دُش - X" به معنایِ " X بدی داشتن" است. اگر خودِ " X" چیزِ بدی باشد یا ویژگیِ بدی را بازنمایی کند، آنگاه " دُش - X" بسیار بَد بودنِ آن چیز یا آن ویژگی را نشان می دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

در زبانهای باستانیِ ایرانی ما پیشوند " دُش/دژ" را به ریختهایِ
" دوش:duš " / دوژ:duj" / " دو ( س ) :du ( s ) " ( چنانچه X با "س:s" آغاز شود ) /" دور:dur" داشته ایم.
نمونه ها:
1 - " سرَو:sraw" به چمِ " آوازه" بوده است که با "سُراییدن" در پارسی همریشه است:
"هو - سرَو :hu - sraw" به چمِ " خوشنام، خوش آوازه" بوده است و " دو - سرَو:du - sraw" به چمِ " بدنام، بدآوازه" بوده است؛
2 - در زبانِ پارتی برای واژه " چیهر:čihr " که همان " چِهر، چِهره" است، داریم:
" هو - چیهر:hu - čihr " به چمِ " خوش چهره، زیبا" و " دور - چیهر :dur - čihr " به چمِ " بدچهره، زشت"؛
3 - در زبانِ پارسیِ میانه برای واژه یِ " چَشم: čašm " داریم:
"هو - چَشم:hu - čašm " به چمِ " نیکخواه، خیرخواه" و " دُوش - چَشم:duš - čašm " به چمِ " بَدچشم، حسود، رِشک ورز" است؛
4 - برای واژه یِ " گَند:gand" در زبانِ مانوی داریم:
" دوژ - گَن:duj - gann " به چمِ " بسیار گَند و زننده" .
( در نمونه 4 ازآنجایی که واژه یِ " گَند=X" چیزِ بدی را باز نمایی می کند، با همراهیِ پیشوندِ " دوژ/دوش" بسیار بد بودنِ آن نشان داده میشود. )
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پَسگَشت:
رویبرگِ 260 از نبیگِ " زبانهایِ ایرانی" ( گرنوت ویندفور ) ، بخشِ ( 6. 1. 1 )

دش
آشنایی با پیشوندِ " دُش/دژ" :
چنانکه می دانید، " دُش - " یا " دژ - " در زبانِ پارسی پیشوندی است که " بدی، تباهی، ناروایی، ناراستی، خطاکاری و. . . " را بازنمایی می کند.
این واژه در زبانِ سانسکریت به ریختِ " duś " آمده است که ما در این زبان آن را هم به ریختِ ریشه ای ( بنواژه ای ) داریم و هم به ریختِ پیشوندی. آنجایی که به ریختِ ریشه ای آمده است، دارایِ صفت مفعولیِ " duśta " است. ( چنانکه از فرنگاره های زیر می توان دریافت. )
...
[مشاهده متن کامل]

برای نمونه در زبانِ سانسکریت پیشوند " duś "، هنگامیکه با ریشه " کَر:car" همراه می شود، به چمِ " بَد عمل کردن، به ناحق یا در اثر اشتباه به بدی رفتار کردن" می باشد؛ " یا هنگامیکه " duś " با صفت مفعولی " کرتَ:kṛta " همراه می شود، به چمِ " بدرفتار، بدکردار، عملِ بد، گناه، معصیت، اشتباه" است.
پَسگشت:
رویبرگهای 279 و 280 از نبیگ " فرهنگ سَنسکریت - فارسی" ( جلالی نائینی ) - پ2

دشدش
منبع. فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
دش
Bit = binary digit
Binary = دودویی
Digit = شمار
دَش = بیت
کیلوبیت = هزاردَش
واژه دش
معادل ابجد 304
تعداد حروف 2
تلفظ doš
نقش دستوری اسم
ترکیب ( پیشوند ) [پهلوی: duš] ‹دژ›
مختصات ( دُ ) [ په . ]
آواشناسی doS
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
پیشوند دُش - یا دُژ - هم ارز پیشوند Dys در زبان انگلیسی هست و به معنای بد و دشوار است و در زیست شناسی و پزشکی این پیشوند بیشتر نشانگر نابهنجاری هست
دُش آگاهی یعنی اطلاعات نادرست و یا خلط مبحثmisundrestanding
Dash
خط تیره
در صفحه کلید ( - )
وش در کردی به خواهر شوهر می گویند. این کلمه هم مثل خسو که به شبیه خار بودن تعبیر می شود ریشه در روابط نامطلوب و پشت پرده زنان دارد. دش احتمالا برگرفته از کلمه فارسی و البته کردی دژ است به معنای دشمن. پس با این اوصاف همه زنان چون ممکن است خودشان هم خسو یا دش باشند پس در نظر همدیگر خار و دشمن هستند😱
dis در زبانهای اروپایی پیشوند منفی ساز است که با پیشوندِ ( ( دُش ) ) پارسی از یک بن و ریشه می باشد مانند: دُشمن ( دش/من ) ، دشنام ( دش/نام ) ، دشوار ( دشخوار:دش/خوار ) ، دژآهنگ ( دُژ یا دُش/آهنگ ) و. . . این یک پیشوند بسیار کهن در زبان پارسی است.
...
[مشاهده متن کامل]

دگرگونی آوایی ( ش ) و ( س یا s ) در زبانها بسیار دیده می شود. ( دُش و دیس ( dis ) )

در زبان کردی: خواهر شوهر
دش : [ اصطلاح تخته نرد] مخفف دو شش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)