apprehension (اسم)هراس، خوف، درک، فهم، دلهره، دستگیری، بیم، توقیفcharity (اسم)صدقه، خیرات، خوش قلبی، دستگیری، نیکوکاریcapture (اسم)دستگیری، تسخیر
دستگیری در دو معنی بکار رفته است ا - گرفتن دست کسی به اعانت و کمک و یاری ۲ - گرفتن دست کسی به اتهام ارتکاب جرم، دستبند زدن و تحت نظر قرار دادنبگیر و ببند، گرفت و بند+ عکس و لینک