دستپاچه

/dastpACe/

    nervous
    panicky
    hasty
    excited
    embarrassed
    twitchy

فارسی به انگلیسی

دستپاچه شدن
fluster

دستپاچه شدن هنگام صحبت
flounder

دستپاچه نشده
unruffled

دستپاچه نشوید
dont get excited!, keep cold!keep your hair on!

مترادف ها

nervous (صفت)
عصبانی، متشنج، دست پاچه، عصبی، عصبی مربوط به اعصاب

hurried (صفت)
زود، عجول، شتاب زده، دست پاچه، هول هولکی، بی تامل

hasty (صفت)
تند، عجول، شتاب زده، دست پاچه، زود رس

panicky (صفت)
هراسناک، دست پاچه

پیشنهاد کاربران

سلام ، من زود دستپاچه میشود و به خودم مسلط نیستم این موضوع به بیان و وضعیت شغلی و زندگی شخصی من هم اثر گذاشته است . دستپاچگی از عجله کردن و ضد صبوری است که به قدرت بیان ، حفظیات ، تسلط ورزشی و دیگران مسائل ضعف ایجاد میکند . ( ذکر الصبور ، اسماء الحسنی )
دست پاچه ؛ آشفته و در شتاب وعجله افتاده.
اضطراب
ترسیده بودند هول شده بودند
disconcerted
هوالعلیم
دستپاچه: شتاب زدگی ؛عجله ؛ هول شدن. . .
شتاب زده
Shuffling around