دستوری : فاحشه . روسپی ، بدکاره . دسته ای از زنان دستوری هم آن دورتر به انتظار مشتری خود را باد می دادند. ( دختر بخت ، ایزابل آلنده ، ترجمۀ اسدالله امرایی )
امرانه، امری، راه و رسم حمید رضا مشایخی - اصفهان
دستوری: توفیق گفت:" ما را نه تمام است که دستوری داده اند که او را پرستیم؟ اگر بهشت و دوزخ نبودی او را طاعت نبایستی داشت؟ استحقاق آن نداشت که بی واسطه تعبد او کنند؟" ( تذکره الاولیا تصحیح دکتر شفیعی کدکنی/ذکر رابعه/ص ۸۶، س۴۰ )