دسته بندی

/dastebandi/

    assortment
    scale
    faction
    classification

فارسی به انگلیسی

دسته بندی بر حسب درجه
class

دسته بندی بر حسب نوع
class

دسته بندی برحسب درامد
bracket

دسته بندی برحسب نمره
bracket

دسته بندی شده
assorted

دسته بندی کردن
group, rally, sort, to classify, to form factions

دسته بندی کننده
sorter

مترادف ها

faction (اسم)
فرقه، انجمن، دسته بندی، نفاق، حزب

division (اسم)
تقسیم، قسمت، لشکر، دسته بندی، بخش، تفرقه، اختلاف

rating (اسم)
درجه، دسته بندی، رتبه

ordination (اسم)
انتصاب، دسته بندی، برگماری

assortment (اسم)
دسته، ترتیب، طبقه بندی، دسته بندی

grouping (اسم)
دسته، طبقه بندی، دسته بندی، گروه بندی، گروه سازی

junta (اسم)
دسته، دسته بندی، حزب، انجمن سری

پیشنهاد کاربران