دستفروش عنوان نخستین فیلم اپیزودیک سینمای ایران در پس از انقلاب ۵۷ با مضمون یا تمی فلسفی از محسن مخملباف است که در سال ۱۳۶۵ ساخته شد. این فیلم در سه اپیزود ( سه بخش یا سه داستان ) با عناوین «کودک خوشبخت»، «تولد یک پیرزن» و «دستفروش» به سه مرحله تولد، زندگی و مرگ انسان ها در سطوح یا طبقات اقتصادی بسیار ضعیف جامعه می پردازد. ... [مشاهده متن کامل]
هر اپیزود، واجد ویژگیهایی برجسته و خاطره انگیز است. برای مثال در اپیزود اول که برگرفته از داستان کوتاهی از آلبرتو موراویا است، در سکانس پایانی و درست در لحظه ای که تماشاگر احساس می کند نوزاد رهاشده بر اثر فقر، بالاخره سرنوشت و خوشبختی خود را در مکان امنی بازیافته، با یک پن رو به عقب دوربین، شوک و هول و هراس شگفت انگیزی ایجاد می کند. در قسمت دوم بازی حیرت انگیز مرتضی ضرابی و گریم استادانه عبدالله اسکندی بر چهره محمود بصیری در حافظه سینمای ایران نقش بسته است. و همچنین نورپردازی و فیلمبرداری فوق العاده مهرداد فخیمی در مکانهای خفه و بسته، در قسمت پایانی ( یا اپیزود سوم ) نقطه ممتازی از توان فنی سینمای ایران را به رخ می کشد. به دلیل اینکه مخملباف خودش برآمده از طبقات ضعیف جامعه بود، این فیلم، درون مایه ای بسیار غنی و جامعه شناسانه دارد. محمود بصیری، بهزاد بهزادپور، زهره سرمدی، اسماعیل سلطانیان، مرتضی ضرابی و محمدعلی مژدهی در این فیلم بازی هایی به یادماندنی دارند.
در مورد واژه های انگلیسی که خود آبادیس ارائه داده توضیحاتی ارائه می کنم. hawker: کسی که محصولاتش را در خیابان می فروشد، غالباً همراه با فریاد. huckster: کسی که خرت و پرت و چیزهای ریز می فروشد، غالباً جای دائمی ندارد، ممکن است در خیابان باشد یا در مغازه. ... [مشاهده متن کامل]
vendor: فرد یا شرکتی که کالا یا خدمات می فروشد. فروشنده. chandler: کسی که شمع می سازد یا می فروشد، و یا کالاهایی که از پیه یا موم درست می شوند، مانند صابون. pedlar:کسی که خرت و پرت و خرده ریز می فروشد، و از جایی به جای دیگر جابه جا می شود. دست فروش دوره گرد. چیزی که ما در فارسی از آن به عنوان دست فروش یاد می کنیم، در انگلیسی hawker خوانده می شود. اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.
دست فروش ؛ فروشنده ای که کالا به دست گیرد و گرد بازار و کوی برآید. خرده فروش دوره گرد. رجوع به این ترکیب در ردیف خود شود.