دستاویز

/dastAviz/

    excuse
    plea
    pretext
    document
    document
    voucher
    pretext
    excuse
    plea
    subterfuge

مترادف ها

excuse (اسم)
عنوان، بهانه، پوزش، دستاویز، عذر

document (اسم)
سند، مدرک، تمسک، دستاویز

pretext (اسم)
عنوان، بهانه، مستمسک، دستاویز، عذر

voucher (اسم)
سند، شاهد، ضامن، هزینه، مدرک، دستاویز، گواه، سند خرج، تضمین کننده

پیشنهاد کاربران

دهشت
گَزَک
دستاویز قراردادن کنایه از بهانه قرار دادن
اتو
بهانه داشتن
بازیچه شدن
دستاویز به معنی یاری کننده و امید
دستاویز ستایش هفتم
معنی=یاری کننده
چیزی که تمسّک بدان کنند.
دست آویز
وسیله
دست آویز کنایه از چیست؟؟
لطفا بهم بگید
دست اویز

حمایل
بهانه_دلیل
بهانه - پنهان کردن
بهانه و دست آویز از کجا شکل میگیره وچرا ما به بهانه و دستاویز میچسپیم
مجاز بودن در یک کاری
بهانه، توسل، حربه، عذر، گزک، مستمسک، آتو
پشت و پناه
عروه
حاصل کار و نتیجه ى کار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)