دزدی

/dozdi/

    theft
    robbery
    stealth
    larceny
    burglary
    pinch
    spoliation
    thievery

فارسی به انگلیسی

دزدی ادبی
plagiarism, crib, plagiary

دزدی ادبی کردن
crib

دزدی از گاو صندوق
safecracking

دزدی انتشاراتی
piracy

دزدی انتشاراتی کردن
pirate

دزدی بیمارگون
kleptomania

دزدی داخلی
inside job

دزدی دریایی
piracy

دزدی دریایی کردن
pirate

دزدی مسلحانه
heist

دزدی کردن
steal, thieve, burgle, to commit theft.to steal

دزدی کردن در مغازه
shoplift

مترادف ها

filch (اسم)
دزدی

abstraction (اسم)
ربایش، انتزاع، تجرید، تجرد، چکیدگی، اختلاس، دزدی، براهنگ، بی خبری از کیفیات واقعی و ظاهری

theft (اسم)
سرقت، دزدی، تاراج

robbery (اسم)
سرقت، دزدی، راهزنی، دستبرد، غارت، غارتگری

stealing (اسم)
سرقت، دزدی

larceny (اسم)
سرقت، دزدی، دستبرد

embezzlement (اسم)
اختلاس، دزدی، حیف و میل

peculation (اسم)
اختلاس، دزدی، حیف و میل

burglary (اسم)
دزدی

thievery (اسم)
سرقت، دزدی

lift (اسم)
سرقت، دزدی، پیشرفت، ترقی، ترفیع، بلندی، جر ثقیل، بالابری، اسانسور، بالا بر، بالارو، برخاستگی

nip (اسم)
دزدی، ذره، چیزی، چیز، گیره، نیش، زخم زبان، سرمازدگی، دردناک بودن، طعم تندوتیز

spoliation (اسم)
دزدی، چپاول، یغماگری، تباه سازی

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی دکتر محمد حسن دوست
واژه ی دزدی از ریشه ی واژه ی دزد فارسی هست.
لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا
قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید
...
[مشاهده متن کامل]

زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

دزدیدزدیدزدیدزدی
منابع• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515
پغل بالاگریوه
واژه دزدی و دزد همان ربودن است. در فارسی واژه ربودن را داریم و در اینگلیسی کلمه rob معنای ربایش و robber معادل رباینده ( سارق ) را داریم که مشابه کلمه ربودن هستند. با توجه به اینکه اینگلیسی و فارسی هر دو ریشه هندو اروپایی دارند شخصا فکر میکنم که.
کلمه دزد خیلی فارسی نباشه و قدیمی هم نباشه
دزدی کردن، نداشتن انسانیت و شرف یعنی درندگی البته نه مانند حیوانات درنده خو بلکه هولناک تر از آن
یعنی درندگی انسانیت خود وکرامت شخصی که مورد دزدی قرار گرفته ، قابل درک نیست چیزی که حق ومال دیگریست را بدون رضایت و همان دزدی حق خود کرد ( یعنی به مثال چیزی که روزی وحق من نیست و حق دیگری است با عدم اطلاع و رضایت شخص، بادزدی وربودن، روزی و حق من باشد. دزدی کردن به تعبیروماننددست زدن به مار و عقرب میماندو حالا اگر آ ن مال دزدی خورده شود به مانند قورت دادن مار و عقرب است، واقعا دزدی کردن یکی از سهمگین ترین عملی است که متاسفانه توسط برخی افرادغافل از عدالت انجام میشود.
...
[مشاهده متن کامل]

تو محل ما رفیقا دورهم باشیم ب دزد سارق اینجور چیزا ک انجام میدن اینارو میگیم شعبه ای.
ربودن
ربایش
در زبان کرمانجی دز به معنی سارق ، دزد
حق ندادن به مسکین ویتیم واسیر؛ بدترین نوع دزدی هست.
وبدتر از این خوردن وانکار کردن این حق را.
رهزنی. . . . .
دزدی حرامی یا انباک
هر چیز منقول وغیر منقل کسیرا از آن خودکردن افکار ومعنوییات دیگری را از آن خود گفتن دزدی است
سرقت
گویی معنی پنهانی رانیزمیدهد
کلاهبرداری کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)