rift (اسم)خراش، دریدگی، چاک، بریدگیabscission (اسم)جدایی، قطع، ریزش، برش، دریدگی، قطع پوست و گوشتscreed (اسم)دریدگی، نوار، درد دل، تکه پاره، باریکه زمین، سخن یا نامه دراز و خسته کنندهlaceration (اسم)دریدگی، پارگی
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسیواژه ی دریدگی از ریشه ی واژه ی دریدن فارسی هست+ عکس و لینک