درگیر شدن


    engage
    involve
    struggle
    to break out
    to begin
    to break out
    to begin

فارسی به انگلیسی

درگیر شدن با
wrestle
tangle

درگیر شدن در وضعیتی
plunge

پیشنهاد کاربران

گرفتار شدن، گیر کردن، مشغول شدن، مشارکت داشتن
گلاویز
به هم افتادن
درافتادن با ؛ نزاع کردن با. درگیر گردیدن با. ( یادداشت مؤلف ) .
دست به یقه شدن
tangle=
دغوا

بپرس