falsify
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
حرف دو پهلو، دروغ گویی
کذب، دروغ گویی
کذب، دروغ گویی
دروغ گویی
پیشنهاد کاربران
کژگویی. [ ک َ ] ( حامص مرکب ) عمل کژگوی. کج گویی. دروغزنی. دروغگویی. مقابل راست گویی :
ز کژگویی سخن را قدر کم گشت
کسی کو راستگو شد محتشم گشت.
نظامی.
ز کژگویی سخن را قدر کم گشت
کسی کو راستگو شد محتشم گشت.
نظامی.