دروازه

/darvAze/

    home
    gate
    goal
    barbican
    entrance
    entry
    portal
    wicket

فارسی به انگلیسی

دروازه اغاز
starting gate

دروازه باجگیری
tollgate

دروازه بان
gate-keeper, goal-keeper, goalkeeper

دروازه بهشت
pearly gates

دروازه شکن
battering ram

دروازه عرش
pearly gates

مترادف ها

portal (اسم)
باب، مدخل، ایوان، سر در، دروازه، سیاهرگ باب کبد

gateway (اسم)
مدخل، دروازه

gate (اسم)
باب، مدخل، ورودیه، دریچه، دروازه، گیت، در بزرگ، دریجه سد، وسایل ورود

goal (اسم)
هدف، منظور، مقصود، مقصد، دروازه، دروازه بان

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

دروازهدروازهدروازهدروازه
دروازه به هر دری گویند چه در خانه باشد چه در اغل و چه در شهر و چه از بیخ در چوبین واهنین نباشد برای نمونه در اصفهان دروازه سوی شیراز را دروازه شیراز و در سمرقند دروازه رو به چین را دروازه چین گویند

...
[مشاهده متن کامل]

وز به چم حرکت است و واز به چم متحرک
دروازه بچم راه رفت و امد و گذر. رفت و امد است
دوستی که گفت واز به چم مانند است ان واز دگر است ان واز به استان پارس وج. و برخی کردانش وک گویند

راز واژگان شاعران در خفا باید بود.
آوازه: وازه.
آستانه: ستانه.
آلانه: لانه.
. . . .
. . .
. .
.
باز راه خدا نیست که مفت و کله زین همه واژگان را برای پهلوانان بیاموزانی.
تا خوارنده نباشی سپس خورنده نخواهی شد.
کام از خورنده، یک زننده است. 👈 نان را بزن.
افسون بزرگ برای پهلوانان!
تک تک تک! 👈 دروازه است: ( آواز در است ) کدام کسی پشت در است.
دروازه: درآوازه: آواز در. تک تک تک. چووووف افسون. 👈 از دو کلمه.
باسلام و احترام
واژه دروازه از دو بخش تشکیل شده، در بعلاوه وازه قسمت اول ب معنی درب است و قسمت دوم صفت مفعولی برای باز می باشد یعنی دری ک همیشه باز است ب روی مردم در واقع در کردی کرمانشاهی ب باز ، واز می گویند هر چند الان خود کلمه واز وارد فارسی نوین شده است ، با درود
در وزه
وزه= در کوردی معنی مثل و مانند می دهد
دروازه =در مانند
دروازه یعنی در بزرگ
گر بر سر بوق من نشینی. // دروازه کازرون ببینی
( عبید زاکانی )
دروازه:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " دروازه" می نویسد : ( ( دروازه در معنی در بزرگ و فراخ است . می انگارم که شاید این واژه ریختی است پساوندی که درپاس dārpās پهلوی به معنی کاخ برآمده است و در این زبان در پاسگ darpāsag بوده است . ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 341. )

گل
سلام وقت بخیر
معنی پیشنهادی من : گیرنده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس