درو

/dero/

    reaping
    harvest

فارسی به انگلیسی

درو پا
pseudopodium

درو کردن
cut, harvest, mow, reap

درو کردن و انباشتن
gather

پیشنهاد کاربران

درو از کلمه درمکdərmək ( چیدن، کندن ) ترکی شکل گرفته
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
درودرودرودرو
سلیم
دَرو: کوتاه شده در او.
* دٌرٌو: بریدن گندم یا علف از ساقه.
واژه ( درو ) در زبان پارسی برگرفته از واژه یِ ( دَرِو ) در زبان اوستایی به چمِ ( تاه کردن، خم کردن، پیچیدن ) می باشد. نیاز به یادآوری است که واژه ( دَر ) در زبان اوستایی به چمِ ( بریدن، تکه کردن، دریدن ) بوده است.
چنانکه در رویه هایِ 694 و 703 از نبیگِ ( فرهنگ واژه های اوستا ) داریم:
درودرو
درمک در ترکی یعنی چیدن
با این حساب میان از میدان عربیست دالش افتاده است
لابد میان فارسی از میدان عربیست دالش افتاده عجب ادم مزخرفی هستی
درمک یعنی چیدن ن درو کردن
🤔🤔
بیچمک به تورکی = درو کردن 😐
چیدن میوه در تورکی = درمک
🤔درو کردن در فارسی ریشه داره ؟
مزگت = مسجد
گریان= جریان
رایج = رایگ
رواج= رواگ
. . .
درو از دریدن 🤣🤔
دریدن از درمک یعنی چیدن
《درو》واژه ای فارسیست.
واژه ی درو کردن از واژه ی《دریدن یا درنده》بدست میاید . که به معنی برچیدن است. این واژه بصورت ( درومک ) به زبان ترکی راه یافته و با حذف 《و》به درمک تبدیل شده ، و در ترکی نمی شود واژه ی ( درو ) را ریشه یابی کرد.
درو با تلفظ درُ
در کوردی به معنای دروغ است
دروزن:دروغگو

برداشت کشت؛چیدن گیاهانی مثل گندم وبرنج
کلمات در زبان لری بختیاری با معنی آنها
درو::درو کردن. چیدن DERAV
درو:::دروغ DORO

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس