درهم گیرافتادن


    kink

مترادف ها

mesh (فعل)
گیر انداختن، بدام انداختن، شبکه ساختن، تور ساختن، درهم گیرافتادن، تور مانند یا مشبک کردن

pleach (فعل)
در هم بافتن، درهم پیچیدن، درهم گیر افتادن

پیشنهاد کاربران