درمنه

گیاه جارو
چو درمنه درم ندارد هیچ
باد در پیکر ش نیارد هیچ
✏ �نظامی�

شگفتا از دوست عرب خمسه ما هنرزاده شیراز میگوید این سایت شیح را پارسی گفته. برادر اندکی درست بخوان در اینجا چند بار گفت درمنه پارسی شیح است و گفت شیخ که به پارسی به ان درمنه گویند -
یعنی شیح عربی است و درمنه پارسی آنست - نگفت درمنه پارسی شیخ عربی است چرا که با داشتن ح پیداست که شیح عربی است - یعنی ایرانیان خودشان از بیخودی هرچی وازه عربی بوده را در فارسی چپانده اند جوری که پارسی نابود شده اما باز هم یاران ما زعلان و ناراحتند - حمودی زعل، ویانه خل انا اراضیه
... [مشاهده متن کامل]

با سلام قبل از اینکه تمام معانی را بخوانم به زبان ترکمنی که خوب تلفظ کردم بهترین و با مسمی ترین نانی برای آن یافتم ترکمنها اولا به دارو درمان نیگویند و علاوه بران به هر جیزی که خیلی به درد خورد باشد نیز
... [مشاهده متن کامل]

دُرمِنَه d�rmenă : یک جور هیزم
مانند: چنان که خارها، درمنه ها، درخت ها، گل ها و قارچ ها به زمین و آفتاب و هوا بسته اند.
کلیدر
محمود دولت آبادی

در زبان آذری به درمنه "یوءشان "گفته می شود . این گیاه در موقع سوختن بوی خوشی دارد . در قدیم آن را برای سوزاندن دراجاق و تنور می کنندو در زمستان به عنوان سوخت مورد استفاده قرار می گرفت.
چون دِرَمنه دِرَم ندارد هیچ
باد در پیکرش نیارد پیچ
هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص۱۰۶.

در زبان ایل عرب استان فارس به درمنه، شیح یا شیحه گویند و شیح عربی است اما در مطالب این صفحه نوشته است فارسی است .

باسلام: با صرفنظر از معانی که برای "درمنه" آورده شده. در زبان خلچی این واژه معنی "شهر" نیز می دهد. روستای خلچ زبان "درمنک" از توابع فراهان برگرفته از همین واژه است[درمنه پسوند تصغیر ک: درمنهک: درمنک] یعنی شهر کوچک. باتشکر