lump (اسم)
درشت، توده، مقدار زیاد، قلنبه، تکه، قطعه، گره، کلوخه، غده، ادم تنه لش
jumbo (اسم)
درشت، ادم تنومند و بدقواره، جانور غولاسا
gruff (صفت)
ناهنجار، درشت، ترشرو، بد خلق، خشن، گرفته، دارای ساختمان خشن و زمخت
coarse-grained (صفت)
درشت، زبر، دارای دانه خشن، ناصاف
crass (صفت)
درشت، کودن، زمخت
sturdy (صفت)
درشت، محکم، تنومند، ستبر، شکیبا، قوی هیکل، خوش بنیه
brutish (صفت)
پست، درشت، حیوانی، خشن، بی شعور، ددمنش
rough (صفت)
ناهنجار، درشت، خشن، سترگ، زمخت، زبر، نا هموار، حدسی
abrupt (صفت)
ناگهانی، تند، غیر منتظره، درشت، پرتگاه دار، بی خبر
harsh (صفت)
تند، درشت، زننده، لاغر، خشن، ناگوار، عنیف، ناملایم، خشن و ضعیف
coarse (صفت)
ناهنجار، درشت، بی ادب، خشن، زمخت، غلیظ، زبر
large (صفت)
وسیع، درشت، کامل، فراوان، بزرگ، جامع، لبریز، سترگ، پهن، جادار، بسیط، هنگفت، حجیم
gross (صفت)
زشت، درشت، بزرگ، انبوه، وحشی، بی تربیت، ستبر، زمخت، شرم اور
hulking (صفت)
درشت
macro- (پیشوند)
درشت، بزرگ، کلان، دراز