پاره کردن، گسیختن، گسستن، چاک دادن، دریدن، دراندن
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
در زبان کوردی به معنی پاره کردن می آید.
جڵوبەرگەکەم دڕاند: لباس را پارە کردم.
همچنین مشتقات آن:
دڕنده: درنده
بدڕ: درنده
دڕ: درنده
هەڵدڕ هەڵدڕ: پارە پارە
دڕک: خار
جڵوبەرگەکەم دڕاند: لباس را پارە کردم.
همچنین مشتقات آن:
دڕنده: درنده
بدڕ: درنده
دڕ: درنده
هەڵدڕ هەڵدڕ: پارە پارە
دڕک: خار
چشم بردارند: چشم را می توان استعاره از پارچه گرفت و دراندن را پاره کردن یا شکافتن اما میتوان چشم دراندن را کنایه از چشم گشودن نیز گرفت.
از این اوستا ص۲۹
مهدی اخوان ثالث
از این اوستا ص۲۹
مهدی اخوان ثالث