درآمد کردن ؛ ابتدا کردن. افتتاح کردن. شروع کردن ( در سخن ) . ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . || ( اصطلاح موسیقی ) مدخل آواز. مقدمه در سازها و آوازها. ابتدای ساز: درآمد بیات. درآمد ماهور. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . مقدمه یک قطعه موسیقی یا سرود یا آواز. ( فرهنگ لغات عامیانه ) . فرصت الدوله در کتاب بحور الالحان خود ( ص 31 ) در مورد درآمد گوید: اینکه می گویند درآمد مقصود شروع به زمینه همان دستگاه است ، مثل اینست که درآمد عَلم شده باشد برای لحنی که ابتدا در آن دستگاه شروع می شود، و باید دانست که در ابتدای هر دستگاهی که می گویند درآمد اول یا درآمد دوم یا درآمد سوم ، ممکن است که در آن دستگاه یکی از آن درآمدها خوانده شود دون دو درآمد دیگر، امکان هم دارد که دو یا سه درآمد همه خوانده شود. پیش درآمد. و رجوع به پیش درآمد شود. || عائدی. مدخول. دخل. کِرد. ارتفاع. عایدات. آنچه به کسی عاید شود. آنچه حاصل آید از ملک و مال یا کار مردم. غله. برداشت. بهره. حاصل. محصول. فائده. مقابل خرج. مقابل خورد. مقابل هزینه. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . آمد زر، و آنرا مداخل نیز گویند. ( آنندراج ) . آنچه در ماه یا سال یا روز عاید شخص می شود. ( فرهنگ لغات عامیانه ) :
... [مشاهده متن کامل]
هرگز نبود و نیز نباشد که باشدم
از منعمی درآمد و از مکرمی منال.
مسعودسعد.
درآمد، مرد را بخشنده دارد
زمین تا درنیارد بر نیارد.
نظامی.
بی درآمد نیست تیر طعن را گشتن هدف
می دهی گر تن به پیکان پول مرهم می رسد.
تأثیر ( از آنندراج ) .
درآمدهای داغ از دست ما رفت
ندارد چرک دنیا اعتباری.
حکیم عطائی ( از آنندراج ) .
... [مشاهده متن کامل]
هرگز نبود و نیز نباشد که باشدم
از منعمی درآمد و از مکرمی منال.
مسعودسعد.
درآمد، مرد را بخشنده دارد
زمین تا درنیارد بر نیارد.
نظامی.
بی درآمد نیست تیر طعن را گشتن هدف
می دهی گر تن به پیکان پول مرهم می رسد.
تأثیر ( از آنندراج ) .
درآمدهای داغ از دست ما رفت
ندارد چرک دنیا اعتباری.
حکیم عطائی ( از آنندراج ) .