در هر صورت

/darharsurat/

    in any case
    at any rate

مترادف ها

ever (قید)
همیشه، همواره، هیچ، در هر صورت، هرگز، اصلا

anyhow (قید)
در هر صورت، بهر حال، بنوعی، بهرجهت

anyway (قید)
در هر صورت، بهر حال، به اندازه، به هر اندازه که

پیشنهاد کاربران

به هر حال
دماغ یا بینی، عضو بدن انسان وحیوان که بالای دهان قرارداردو، بوسیله آن تنفس میکنندوبوهارااستشمام میکنند.
در آن صورت = بینی او، در این صورت= بینی من
دَر هَر صورَت: در هر شیوه، به هر شیوه
بینی، دماغ.
in any/either event
at all events
Whatever the case
علی ای حال
علی ای تقدیر. [ ع َ لا اَی ْ ی ِ ت َ رِن ْ] ( ع ق مرکب ) در هر حال. به هر تقدیر. به هر حال.
به هر روی
به هر ریختی