overnight
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
جریان، دوره، جهت، سمت، مسیر، روش، اصول، در طی، خط سیر، خط مشی، بخشی از غذا، اموزه، اموزگان
سر، ظرف، فاصله، در طی، طی، هنگام، در مدت
در طی، در مدت
پیشنهاد کاربران
هنگامِ. . .
در همگامِ. . .
در همگامِ. . .
در راستایِ . . .
در گذرانِ . . .
به هنگامِ . . . . . .
در عرض . . . . .
در طوله