در طی

/darteye/

    course
    pending
    when
    during
    in

فارسی به انگلیسی

در طی شب
overnight

مترادف ها

course (اسم)
جریان، دوره، جهت، سمت، مسیر، روش، اصول، در طی، خط سیر، خط مشی، بخشی از غذا، اموزه، اموزگان

during (حرف اضافه)
سر، ظرف، فاصله، در طی، طی، هنگام، در مدت

pending (حرف اضافه)
در طی، در مدت

پیشنهاد کاربران

هنگامِ. . .
در همگامِ. . .
in the course of
در راستایِ . . .
در گذرانِ . . .
به هنگامِ . . . . . .
در عرض . . . . .
در طوله