دیکشنری
مترجم
بپرس
در زدن
knock
to knock at a door
دنبال کنید
مترادف ها
knock
(اسم)
ضربت، مشت، صدای تغ تغ، درزدن، عیبجویی
پیشنهاد کاربران
نمد
ده ناکده دور
The doorbell rang
تق تق کردن ( tagh tagh )
دق الباب
+ عکس و لینک