در رو

/darrow/

    breach
    escape
    issue
    exit
    blowhole
    outlet
    port
    vent
    effect
    result

مترادف ها

outlet (اسم)
روزنه، عبور، مخرج، در رو، پریز، مجرای خروج، بازار فروش

exhaust (اسم)
خروج، در رو، اگزوز

port (اسم)
لنگر گاه، پرت، مخرج، درب، درگاه، در رو، بندرگاه، بندر، بندر ورودی، مبدا مسافرت، دورازه، شراب شیرین

egress (اسم)
خروج، در رو

exit (اسم)
مخرج، خروج، در رو، برون رفت، خروج بازیگر از صحنهء نمایش

پیشنهاد کاربران

مث بند تنبون کوتاه
لهجه و گویش تهرانی
آدمهای در رو

بپرس