thrown (صفت)مطرود، در رفتهdisjointed (صفت)متلاشی، بی ربط، مجزا، گسیخته، در رفتهshotten (صفت)جابجا شده، بی فایده، دررفته، دلمه شده
زه زده. [ زِه ْ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) از میدان دررفته. || وارفته و بی حال. ( فرهنگ فارسی معین ) .+ عکس و لینک