در رفته

/darrafte/

    dislocated
    runaway

مترادف ها

thrown (صفت)
مطرود، در رفته

disjointed (صفت)
متلاشی، بی ربط، مجزا، گسیخته، در رفته

shotten (صفت)
جابجا شده، بی فایده، دررفته، دلمه شده

پیشنهاد کاربران

زه زده. [ زِه ْ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) از میدان دررفته. || وارفته و بی حال. ( فرهنگ فارسی معین ) .