در آثِنده: در آینده || ۱ - درخِیزِندَه. ۲ - درآمَندَه.
for the future
down the line
( ناآمده ) ناآمده. [ م َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) در آینده. در آتیه. عاقبت. که هنوز نیامده است : چهارم که دل دور داری ز غم ز ناآمده بد نباشی دژم. فردوسی. رفته چون رفت طلب نتوان کرد چشم ناآمده بین بایستی. خاقانی.