در اینده


    ahead
    forward
    unborn
    maana

فارسی به انگلیسی

در اینده نزدیک
early, shortly
upcoming

مترادف ها

by and by (قید)
بزودی، در اینده، کم کم

پیشنهاد کاربران

در آثِنده: در آینده || ۱ - درخِیزِندَه. ۲ - درآمَندَه.
down the line
( ناآمده ) ناآمده. [ م َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب )
در آینده. در آتیه. عاقبت. که هنوز نیامده است :
چهارم که دل دور داری ز غم
ز ناآمده بد نباشی دژم.
فردوسی.
رفته چون رفت طلب نتوان کرد
چشم ناآمده بین بایستی.
خاقانی.
بعدها
منسلک