دانگ

/dAng/

    pitch
    register
    share
    sixth part of a real estate
    sixth part of the entire pitch of the human voice or of an instrument
    compass
    range
    ante
    bong
    distribution
    division
    part
    portion
    quota
    stock
    gamut
    interval
    sixth part(of a real state or of the entire pitch of thehuman voice)

فارسی به انگلیسی

دانگ دادن
ante

دانگ دانگ صدا کردن
bong

مترادف ها

tone (اسم)
اهنگ، صدا، مقام، لحن، دانگ، نوا، درجه صدا

پیشنهاد کاربران

دان از دانستن آمده و دانستن یعنی نهادینه شده ( فهمیدن امروزی ) یا جای گرفته در پسوندها
ریشه یابی دان
این را بدان = این را در خودت قرار بده ( کنایه از فهمیدن یا پذیرفتن )
گل دان = آنچه که گل را در خود نهایدنه میکند = جای می دهد
...
[مشاهده متن کامل]

دانه = چیزی که باید نهادینه شود یا جایگذاری شود
دون = ( کوچک یا پست ) = کنایه از دانه که کوچک است و به کوچکی چیز یا کسی گفته می شود
دانگ = میتوان گردش گ به ه را پیش بینی کرد یعنی دانک / دانگ بوده که دانه شده که گردش ک/ گ به ه رواجمند بوده
همچنین میتواند از دان انگ ساخته شده باشد یعنی جمعاً نهادینه شده یا مقرری از همینرو به سهم دونگ یا دانگ میگفتند چون از دان ( قرار دادن ) آمده و نشان از مقرری و پیمان دارد. ( سهم )

دانگ یک واحد برای تقسیم املاک مانند زمین، خانه و باغ است. هر دانگ برابر با یک ششم از کل ملک است.
دانگ فقط برای املاک غیرمنقول مانند زمین و خانه کاربرد دارد.
در سند مالکیت، تعداد دانگ های هر مالک ذکر می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

شش دانگ: به معنی تمام و کامل یک ملک است.
سه دانگ: به معنی مالکیت نصف یک ملک است.
یک دانگ: به معنی مالکیت یک ششم از یک ملک است.

دانگ: [اصطلاح موسیقی ]بخشی از صدا که بر اساس کیفیت صدا و گاهی بازه صدا متمایز می شود، مانند صدای سینه ، صدای سر و فالستو ( هر کدام از این عبارت ، پیش از این در لغت نامه تعریف شده است )

بپرس