دکتر کزازی در مورد واژه ی " دامن " می نویسد : ( ( دامن یا" دامان" از دو پاره "دام"/ ان ( = پساوند ) ساخته شده است. که در" دامنه" نیز، در پهلوی دامنگ damēnag دیده می شود. این ستاک می تواند بود که از دیا diya در اوستایی و" دا "در سانسکریت به معنی پیوستن و" به هم وصل کردن "برآمده باشد . ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( اگر نیم از این پیکر آید تنش
سرش ابر ساید، زمین دامنش ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص ۴۵۰ )
شاه بهرام از این قرار نگشت
سوی شیر آمد از تنیزه دشت ( نظامی )
تنیزه=دامن
Skirt
اطلاعات بیشتر:
https://abadis. ir/translator/fa - en/get/?exp=دامن
Earmuffs : محافظ گوش، گوش بان
Sweatshirt : سویشرت
Sweater/pullover/jersey/jumper : پلیور، پیراهن پشمی، پیراهن بافته
Jacket : ژاکت
Hoodie : هودی
Vest/Waistcoat : جلیقه یا واسکَت
Anorak/Parka : کاپشن ( روپوش هوای سرد خزدار )
... [مشاهده متن کامل]
Polo Shirt : تیشرت یقه دار - پولوشرت
A - Shirt/Sleeveless shirt/Tank Top : زیرپوش رکابی
Singlet : دو بنده ( کشتی گیرها )
Swimsuit : مایو - لباس شنا
Trench Coat : کت بلند کمربنددار ارتشی ضد آب ( عموماً از جنس چرم؛ بارانی )
Shirt : پیراهن
Puffer : پافر
Overalls/Dungarees/bib - and - brace overalls : لباس کار دوبنده
Denim jacket : ژاکت لی
Blouse : بلوز ( نوعی لباس گشاد زنانه است برای پوشش بالاتنه )
Crop Top : تاپ کوتاه
Dress : پیراهن زنانه
Pajamas : پیژامه
Jeans : شلوار لی ( بافته شده از جنس لی denim )
Cargo pants : لباس سربازی یا کارهای سنگین
Camo jeans : شلوار لی طرح پلنگی
Dress Pants : شلوار رسمی/اداری
Skirt : دامن
Gown : لباس بلند زنانه ( مثل لباس سیندرلا )
Lingerie : لباس زیر زنانه
Fishnet : بافت تورماهی
Stocking : جوراب ساق بلند - استاکینگ
Pantyhose : جوراب شلواری
Tights : ساپورت
Shorts : شورت
Thong : شورت بندی زنانه
G - string : شورت بندی جی
Underwear : لباس زیر ( هم زنانه داره هم مردانه )
Leggings : لِگ / لِگینگز
Jeggings : جگینگز ( لگ طرح لی )
Flip - flops : دمپایی لا انگشتی
Slippers : دمپایی
Footwear : پای افزار ( مثل انواع کفش و کنوتی و دمپایی )
معنی دامی فکر کنم پایین .
پوششی زنانه از کمر به پایین
پهنه
آغوش
حاشیه
lap
دامن
e. g. she had been raised in the lap of luxury
او در دامن ناز و نعمت پرورش یافته بود.
دامن در خون کشیدن: کنایه از مردن
”گر ایدون که زین سویِ جیحون کشد،
همی دامنِ خویش در خون کشد. “
دکتر کزازی " مصدر برساخته" را در نوشته های خود به جای " مصدر جعلی " بکار برده است.
‹‹نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۳٠۲. ››
دامن به معنی پایین است
در زبان لری به پایین میگویند دومن همچنین در زبان انگلیسی واژه down را داریم و همچنین دون فارسی که همه از واژه دامن یا دامون یا دومن میاید