sear
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
علامت گذاشتن، لکه دار کردن، داغ کردن، داغ زدن، خاطرنشان کردن
سوزاندن، داغ کردن، داغ زدن
پیشنهاد کاربران
داغ واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �dāg� در فارسی میانه به معنای نشان سوختگی می باشد
این واژه از ریشه هند و اروپایی ��dheg� و به معنای سوختن و گرم شدن می باشد .
واژه های �dah� در سانسکریت و �Day� در انگلیسی با این واژه هم ریشه هستند .
این واژه از ریشه هند و اروپایی ��dheg� و به معنای سوختن و گرم شدن می باشد .
واژه های �dah� در سانسکریت و �Day� در انگلیسی با این واژه هم ریشه هستند .