داغ دیدن


    to be bereaved (of a relative)

پیشنهاد کاربران

مصیبت دیدن ، غم مرگ عزیز خود را تجربه کردن .
( ( این زن هفت تا داغ دیده و با وجود این هنوز سر و مر گنده راه می رود. ) ) ( صادق چوبک ، مسیو الیاس )

بپرس