دارایی

/dArAyi/

    asset
    capital
    belongings
    estate
    finance
    fortune
    gold
    holding
    means
    money
    possessions
    property
    resources
    wealth
    equity
    substance
    assets

فارسی به انگلیسی

دارایی خالص
equity, margin

دارایی دولت
exchequer

دارایی زیاد
riches

دارایی شناسی
finance

دارایی غیر منقول
real estate

دارایی منقول
chattel, personal property

دارایی ویژه
equity

مترادف ها

wealth (اسم)
غنا، وفور، سامان، دارایی، خواست، سرمایه، مال، زیادی، ثروت، توانگری، تمول، سرکیفی

thing (اسم)
شیی ء، کار، اسباب، جامه، متاع، چیز، دارایی، لباس، شیء

possession (اسم)
مالکیت، دارایی، تسلط، خون سردی، تصرف، ثروت، ید تسلط

belonging (اسم)
متعلقات، دارایی، متعلقات و اموال

asset (اسم)
دارایی، ممر عایدی، خواست، چیز با ارزش و مفید

property (اسم)
خیر، استعداد، دارایی، خواست، خاصیت، مال، ویژگی، صفت خاص، ولک

finance (اسم)
دارایی، سرمایه گذاری، مالیه، علم دارایی

estate (اسم)
علاقه، دسته، دارایی، حالت، طبقه، وضعیت، مملکت، ملک، املاک، اموال

weal (اسم)
خیر، دارایی، سعادت، اسایش، ثروت

holding (اسم)
دارایی، موجودی، مایملک، ملک متصرفی

fortune (اسم)
طالع، دارایی، اتفاق افتادن، شانس، بخت، مال، خوش بختی، ثروت، بحی واقبال

purse (اسم)
دارایی، کیسه، پول، کیف پول، کیف زنانه، کیسه پول، وجوهات خزانه

پیشنهاد کاربران

بضاعت
سرمایه = Capital
بدهی ها = Liabilities
پس انداز = Savings
دارایی = Assets
سرمایه گذاری = Investment
مانده حساب = account balance
ثروت. . . مایملک. . . .
دارایی میتواند پول نقد باشد یا سرمایه مثل ساختمان
هر شی یا مالی که دارای ارزش اقتصادی باشد
توانگری، ثروت، مال، مایملک، ملک، منال، مالیه

مال
سرمایه

بپرس