class action
دادخواهی کردن
demand, litigate, petition, proceed, to implore or plead for justice
دادخواهی
/dAdxAhi/
فارسی به انگلیسی
دادخواهی کردن
مترادف ها
دفاع، دادخواهی، شفاعت، برهان نمایی
دعوی، مرافعه، دادخواهی، طرح دعوی در دادگاه
شکایت، شکوه، دادخواهی
پیشنهاد کاربران
اگر دهقانان و کارگران یا بطور کلی طبقه وسیع و پائین هر جامعه ای بتواند شدت میل غریزه طبیعی تولید مثل را به کمک قوای ادارکی فهم و عقل کاهش دهد و افسار آنرا مهار نماید و بچه تولید نکند، آنگاه بدون درد در طی یک قرن ریشه فقر خشکیده خواهد شد و آنگاه ثروتمندان مجبور خواهند شد که برای رفع مایحتاج زندگی کمر همت را ببندند و آستین غیرت را بالا بزنند و برای خود گندم و جو و سبزی و میوه و شیر و گوشت تولید کنند و . . . . .
... [مشاهده متن کامل]
تا آن زمان یعنی تا بیداری طبقه پایین هر جامعه شاید حدود پنجاه هزار سال دیگر طول بکشد و تا آن زمان به احتمال قوی براثر افزایش تورمی و سرسام آور جمعیت به ویژه در کشورهای در حال رشد و بموازات آن افزایش تولید برای رفع مایحتاج زندگی و متعاقب آن تولید گاز کربنیک و تخریب محیط زیست، نسل انسان در منظومه شمسی بطور کامل منقرض خواهد گردید و شاید در بین پرندگان و حیوانات باقی مانده آخرین مرد و زنی که خواهند مرد بجای ته البشر به زبان انگلیسی لقب
last Adam und Eva و به زبان فارسی - عربی: خاتم الآدم و الحوا را دریافت خواهند نمود .
داد خواهی یعنی خواستن داد و داد به معنای عدالت. از کی باید داد یا عدالت را خواست؟ از ریش سفید و قاضی محله و میدان یا داد ستان؟ حال اگر دادستان خود دمار از روزگار دادخواه در آورد، آنگاه دادخواه باید به کی پناه ببرد در امر دادستانی و داد خواهی؟ به وکیل مدافع یا به خدا و یا به امداد های مجانی و رایگان غیبی وی؟
شاید تشکیل سندیکاهای قوی و تدوین قوانین مدنی مدرن به انسان کمک کنند که بسوی رفاه و ارتقاء سطح زندگی دنیوی حرکت کند و به عبارت قدیمی " توکل به خدا " اکتفا نکند و منتظر نباشد که بهنگام گشنگی نان مانا از آسمان به دامنش ببارد و یا به یک سنگ بگوید: نان شو!! و سنگ به علت سنگین گوشی حرفش را نشنود و به نان تبدیل نشود🤔 و یا اگر تشنه اش شد و آب در دست رسش نبود، با عصای پدر بزرگ به دیوار بکوبد تا در بشنود و یک کوزه آب تقدیمش نماید؟
شاید بالا رفتن سطح آگاهی عمومی یکی دیگر از راه ها و روش های مفید و سالم و مسالمت آمیز باشد برای رهایی از دست استبداد های آئینی و دینی از یکطرف و آتئیستی و کمونیستی از طرفی دیگر .
سعدیا! بزگوارا!
زمین و ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند/ نه تا اینکه ما به زحمت نانی به کف آریم و آنرا به غفلت بخوریم/ بلکه تا نیروی باد رایگان را همه جانبه به انرژی برق تبدیل نمائیم/
... [مشاهده متن کامل]
تا آن زمان یعنی تا بیداری طبقه پایین هر جامعه شاید حدود پنجاه هزار سال دیگر طول بکشد و تا آن زمان به احتمال قوی براثر افزایش تورمی و سرسام آور جمعیت به ویژه در کشورهای در حال رشد و بموازات آن افزایش تولید برای رفع مایحتاج زندگی و متعاقب آن تولید گاز کربنیک و تخریب محیط زیست، نسل انسان در منظومه شمسی بطور کامل منقرض خواهد گردید و شاید در بین پرندگان و حیوانات باقی مانده آخرین مرد و زنی که خواهند مرد بجای ته البشر به زبان انگلیسی لقب
last Adam und Eva و به زبان فارسی - عربی: خاتم الآدم و الحوا را دریافت خواهند نمود .
داد خواهی یعنی خواستن داد و داد به معنای عدالت. از کی باید داد یا عدالت را خواست؟ از ریش سفید و قاضی محله و میدان یا داد ستان؟ حال اگر دادستان خود دمار از روزگار دادخواه در آورد، آنگاه دادخواه باید به کی پناه ببرد در امر دادستانی و داد خواهی؟ به وکیل مدافع یا به خدا و یا به امداد های مجانی و رایگان غیبی وی؟
شاید تشکیل سندیکاهای قوی و تدوین قوانین مدنی مدرن به انسان کمک کنند که بسوی رفاه و ارتقاء سطح زندگی دنیوی حرکت کند و به عبارت قدیمی " توکل به خدا " اکتفا نکند و منتظر نباشد که بهنگام گشنگی نان مانا از آسمان به دامنش ببارد و یا به یک سنگ بگوید: نان شو!! و سنگ به علت سنگین گوشی حرفش را نشنود و به نان تبدیل نشود🤔 و یا اگر تشنه اش شد و آب در دست رسش نبود، با عصای پدر بزرگ به دیوار بکوبد تا در بشنود و یک کوزه آب تقدیمش نماید؟
شاید بالا رفتن سطح آگاهی عمومی یکی دیگر از راه ها و روش های مفید و سالم و مسالمت آمیز باشد برای رهایی از دست استبداد های آئینی و دینی از یکطرف و آتئیستی و کمونیستی از طرفی دیگر .
سعدیا! بزگوارا!
زمین و ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند/ نه تا اینکه ما به زحمت نانی به کف آریم و آنرا به غفلت بخوریم/ بلکه تا نیروی باد رایگان را همه جانبه به انرژی برق تبدیل نمائیم/
دادرسی
شکایت
انصاف خواهی ؛ دادخواهی :
چو طوفان انصاف خواهی بود
نترسد ز غرق آنکه ماهی بود.
نظامی.
چو طوفان انصاف خواهی بود
نترسد ز غرق آنکه ماهی بود.
نظامی.
- کفن بر چوب کردن ؛ کنایه از دادخواستن. ( آنندراج ) :
کاری مکن که روز جزا لاله گون کفن
بر چوب از جفای تو بیدادگر کنم.
والهی قمی ( از آنندراج ) .
کاری مکن که روز جزا لاله گون کفن
بر چوب از جفای تو بیدادگر کنم.
والهی قمی ( از آنندراج ) .
شروع به شکایت از مراجع قضایی توسط دینفع
عدالت خواهی
ظلم نکردن
تظلم