دائم

/dA~em/

    constant
    continual
    permanent
    perpetual
    permanent:perpetual
    steady

فارسی به انگلیسی

دائم التزاید
ever-increasing

دائم الخمر
habitually drunk, tippler, habitual drunkard, wino

دائم در تقلا
eager beaver

دائم غلط تب دائم غلط
remittent

پیشنهاد کاربران

همس بو، هماژ:دائم، همواره
دائم: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
نراک narāk، پایا pāyā، مانا mānā، پاینده pāyande، همیشه hamiŝe، همواره hamvāre ( دری )
نشاک noŝāk ( سغدی: noŝak )
Permanent
منم یکی رو میخواهم کنارم باشه
مدام
راه به راه
لهجه و گویش تهرانی
پشت سرهم، راه و بیراه، زود به زود، پیاپی ، مرتب، بکرات
جاویدان، همیشه، همیشگی، پایا، پاینده، همش، همواره.
دائم
constant
continual
permanent
perpetual
permanent:perpetual
steady

بپرس