دائم التزایدever-increasingدائم الخمرhabitually drunk, tippler, habitual drunkard, winoدائم در تقلاeager beaverدائم غلط تب دائم غلطremittent
همس بو، هماژ:دائم، هموارهدائم: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:نراک narāk، پایا pāyā، مانا mānā، پاینده pāyande، همیشه hamiŝe، همواره hamvāre ( دری ) نشاک noŝāk ( سغدی: noŝak )Permanentمنم یکی رو میخواهم کنارم باشهمدامراه به راهلهجه و گویش تهرانیپشت سرهم، راه و بیراه، زود به زود، پیاپی ، مرتب، بکراتجاویدان، همیشه، همیشگی، پایا، پاینده، همش، همواره. دائم constant continual permanent perpetual permanent:perpetual steady+ عکس و لینک