discomfit
خیط کردن
disappoint, discountenance, embarrass, put-on, shame
فارسی به انگلیسی
خیط کردن
مترادف ها
سیم، زه، خیط، ریسمان، وتر، طناب، طناب نازک، رسن
نوار، حاشیه، گلابتون، قیطان، خیط
تار، قیطان، خیط، رشته، ریسمان، شیار، رگه، نخ، رزوه، شیار داخل پیچ و مهره
خیط، غزل، نخ تابیده، الیاف، نخ بافندگی، داستان افسانه امیز
پیشنهاد کاربران
خط به یک ترسیم ممتد نازک گفته میشود ، که دو مرز و حدّ ایجاد کند ، ولی اگر یک طرف خط از ثابت بودن خارج شود و قابل تعدی باشد به آن خیط میگویند ، برای مثال خط ساحلی ثابت نیست ، همیشه خط ساحلی قابل تغییر است و به این دلیل به آن خیط گویند ،
"شرمنده شدن"
"ضایع شدن"
"ضایع شدن"
خیط: روشنایی، نور
خیاطه:نورانی، روشنی بخش
خیاطه:نورانی، روشنی بخش