خیسانده

/xisAnde/

    infusion

فارسی به انگلیسی

خیسانده سبوس و جو و کاه
mash

خیسانده مالت
mash

مترادف ها

infusion (اسم)
ریزش، ریختن، خیسانده، القاء، تزریق، دم کردگی

tincture (اسم)
رنگ، خیسانده، تنتور، طعم جزیی، اثر جزیی، رنگ جزیی، ته رنگ

elixir (اسم)
اکسیر، کیمیا، خیسانده

potion (اسم)
خیسانده، جرعه، دارو یا زهر ابکی، شربت عشق

tinct (اسم)
رنگی، رنگ، خیسانده، دارای تهرنگ، اثر یا رنگ جزیی

پیشنهاد کاربران

بپرس